دیکشنری
داستان آبیدیک
heliacal
hiliækəl
فارسی
1
عمومی
::
(helical)(انج) ستاره ای كه قبل از طلوع یا افول
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HEIR APPARENT
HEIR AT LAW
HEIR IN TAIL
HEIR PRESUMPTIVE
HEIR TO THE CROWN
HEIRDOM
HEIRESS
HEIRLESS
HEIRLOOM
HEIRSHIP
HEIS THE ONE WHO
HEIST
HEJ GUMMI
HEJIRA
HELEN OF TROY
HELIACAL
HELIACAL RISING OF A
HELIACAL SETTING OF
HELIANTHEMUM
HELIANTHUS
HELIBORNE
HELICAL
HELICAL GEAR
HELICAL GEARBOX
HELICAL PILE
HELICALLY
HELICINE
HELICOID
HELICOIDAL
HELICON
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید