دیکشنری
heparinize
hɛpəɹɪna͡iz
فارسی
1
عمومی
::
(طب) باهپارین درمان كردن، تحت درمان باهپارین قرار
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HENDECASYLLABIC
HENDECASYLLABLES
HENDIADYS
HENEQUEN
HENNA
HENNERY
HENNY
HENOTHEISM
HENOTHEIST
HENPECK
HENPECKED
HENRI DE RIVEL
HENT
HEP
HEPARIN
HEPARINIZE
HEPATIC
HEPATIC AREA
HEPATIC DISEASE
HEPATIC ENCEPHALOPATHY
HEPATIC FLOW
HEPATICA
HEPATITIS
HEPATIZATION
HEPATIZE
HEPATOCYTE
HEPATOCYTE GROWTH FACTOR
HEPATOGENIC
HEPATOGENOUS
HEPATOMEGALY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید