دیکشنری
داستان آبیدیک
hesitance
hɛzɪtəns
فارسی
1
عمومی
::
(hesitancy)درنگ، دودلی، تردید
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HERPES ZOSTER
HERPETIC
HERPETOLOGICAL
HERPETOLOGIST
HERPETOLOGY
HERRING
HERRING BONE
HERS
HERS IS BEST
HERSELF
HERTZIAN WAVE
HERTZIAN WAVES
HERWEGEN
HE'S
HESAGONAL
HESITANCE
HESITANCY
HESITANT
HESITANTLY
HESITATE
HESITATE OVER
HESITATER
HESITATINGLY
HESITATION
HESITATIVE
HESPERIAN
HESPERIDES
HESPERUS
HESSIAN
HESSIAN BOOT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید