دیکشنری
داستان آبیدیک
homespun
homspʌn
فارسی
1
عمومی
::
وطنی، بافت خانگی، ساده، بافت میهنی
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HOMELIKE
HOMELINESS
HOMELY
HOMELY ENOUGH TO STOP A CLOCK
HOMEMADE
HOMEMAKER
HOMEOBOX GENE
HOMEOCHROMATIC
HOMEOPATHY
HOMEOSTASIS
HOMEOTHERM
HOMER
HOMERIC
HOMEROOM
HOMESICK
HOMESPUN
HOMESTEAD
HOMESTRETCH
HOMEWORK
HOMEY
HOMICIDAL
HOMICIDE
HOMILETICS
HOMILY
HOMING GUIDANCE
HOMING PIGEON
HOMINID
HOMINOID
HOMINY
HOMINY GRITS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید