دیکشنری
داستان آبیدیک
homologate
həmɑləge͡it
فارسی
1
عمومی
::
تصویب كردن، موافقت كردن، تصدیق كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HOMOGENEOUS CHARGE
HOMOGENEOUS CONGESTED TRAFFIC
HOMOGENEOUS ISOTROPIC TURBULENCE
HOMOGENEOUS PORTFOLIO
HOMOGENEOUS TIME RESOLVED FLUORESCENCE
HOMOGENEOUS TURBULENCE
HOMOGENEOUS VARIETY
HOMOGENIZATION
HOMOGENIZE
HOMOGENOUS
HOMOGENOUS GROUP
HOMOGENY
HOMOGONOUS
HOMOGRAFT
HOMOGRAPH
HOMOLOGATE
HOMOLOGICAL
HOMOLOGIZE
HOMOLOGOUS
HOMOLOGOUS CHROMOSOME
HOMOLOGOUS GENES
HOMOLOGOUS RECOMBINATION
HOMOLOGRAPHIC
HOMOLOGS
HOMOLOGY
HOMOLYSIS
HOMOLYTIC CLEAVAGE
HOMOLYTIC DISSOCIATION
HOMOMORPHY
HOMONYM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید