دیکشنری
داستان آبیدیک
horned
hɔɹnd
فارسی
1
عمومی
::
شاخی شكل، نوك تیز، شاخدار
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HORIZONTALLY ORIENTED GEOPHONE
HORLOGIC
HORMIZD
HORMONAL THERAPY
HORMONE
HORMONE REPLACEMENT THERAPY
HORN
HORN GEAR
HORN IN
HORN IN ON
HORN MAD
HORN OF PLENTY
HORNBEAM
HORNBLENDE
HORNBOOK
HORNED
HORNED GREBE
HORNET
HORNPIPE
HORNSWOGGLE
HORNTAIL
HORNY
HOROLOGE
HOROLOGER
HOROLOGY
HOROSCOPE
HORRENDOUS
HORRENT
HORRIBLE
HORRID
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید