دیکشنری
داستان آبیدیک
horseman
hɔɹsmæn
فارسی
1
عمومی
::
اسب سوار، سواره نظام، سوار كار
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HORSE RACE
HORSE RADISH
HORSE RIDING II
HORSE SENSE
HORSE STALL
HORSE TRADE
HORSE TRADING
HORSEBACK
HORSECAR
HORSEFLESH
HORSEFLY
HORSEHAIR
HORSEHIDE
HORSELAUGH
HORSELESS CARRIAGE
HORSEMAN
HORSEMINT
HORSEPLAY
HORSEPOWER
HORSESHOE
HORSESHOE VORTEX
HORSEWEED
HORSEWHIP
HORSEY
HORTATIVE
HORTATORY
HORTICULTURAL
HORTICULTURALIST
HORTICULTURE
HOSANNA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید