دیکشنری
داستان آبیدیک
hurried
hɜɹid
فارسی
1
عمومی
::
زود، هول هولكی، دستپاچه، عجولانه، شتابزده، بی تامل
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HURL AT
HURL AWAY
HURL BONE
HURL DOWN
HURL INSULTS
HURL INTO
HURL OUT
HURLY BURLY
HURRAH
HURRARY
HURRAY
HURRICANE
HURRICANE DECK
HURRICANE LAMP
HURRICANES
HURRIED
HURRIEDLY
HURRIEDNESS
HURRIER
HURRY
HURRY ALONG
HURRY AWAY
HURRY BACK
HURRY DOWN
HURRY IN
HURRY OFF
HURRY ON
HURRY ON WAY
HURRY SCURRY
HURRY SKURRY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید