دیکشنری
داستان آبیدیک
hybridize
ha͡ibɹɪda͡iz
فارسی
1
عمومی
::
جانور، جفته كردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HYBRID INDIRECT TRANSMISSIONS
HYBRID METHOD
HYBRID OPERATIONS
HYBRID PLANT
HYBRID PLASMONIC WAVEGUIDE
HYBRID PROMOTER
HYBRID PROTOCOLS
HYBRID RECOMMENDER SYSTEMS
HYBRID SYNTHETIC MINORITY OVERSAMPLING
HYBRID THREAT
HYBRID WARFARE
HYBRIDA
HYBRIDISM
HYBRIDITY
HYBRIDIZATION
HYBRIDIZE
HYBRIS
HYDATHODE
HYDATID
HYDE
HYDR
HYDRA
HYDRAGENIST MOISTURISING
HYDRAGOGUE
HYDRAMNIOS OR NION
HYDRANGEA
HYDRANT
HYDRARGYIA OR RISM
HYDRARGYRIC
HYDRARGYRUM
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید