دیکشنری
idly
a͡idli
فارسی
1
عمومی
::
ازروی بیكاری، از روی تنبلی، به بی، به بیكاری
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IDLE NODES
IDLE PEOPLE HAVE THE LEAST LEISURE
IDLE POWER
IDLE RUMOUES
IDLE START
IDLE TALK
IDLE TIME
IDLE WHEEL
IDLENESS
IDLENESS IS THE ROOT OF ALL EVIL
IDLER
IDLER PULLEY
IDLER WHEEL
IDLESSE
IDLING CYCLE
IDLY
IDO NOT FEEL MY LEGS
IDOATOR
IDOL
IDOL OCIAST
IDOL OCLAST
IDOL TEMPLE
IDOLATER
IDOLATRESS
IDOLATRIZE
IDOLATROUS
IDOLATROUSLY
IDOLATRY
IDOLIOM
IDOLISM
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید