دیکشنری
imputed costs
ɪmpjutɪd kɔsts
فارسی
1
عمومی
::
هزینه های منتسب
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IMPUNIBLE
IMPUNITY
IMPURE
IMPURE NITRIC ACID
IMPURELY
IMPURITY
IMPURPLE
IMPUTABILITY
IMPUTABLE
IMPUTATION
IMPUTATION ALGORITHM
IMPUTATIVE
IMPUTATIVELY
IMPUTE
IMPUTE TO
IMPUTED COSTS
IMPUTED INTEREST
IMSHI
IMYSELF SAW IT
IN
IN 10 SECONDS
IN 2 HOUR'S TIME
IN A BAD LIGHT
IN A BAD MOOD
IN A BAD ORDER
IN A BAD WAY
IN A BIG WAY
IN A BIND
IN A BLUE FUNK
IN A BODY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید