incompressibly

ɪnkɑmpɹɛsəbli


فارسی

1 عمومی:: بط‌ور غیر قابل‌تراكم‌، چنانكه‌نتوان‌فشردیا خلاصه‌نمود

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code