دیکشنری
داستان آبیدیک
induration
ɪndʊɹe͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
پینهخوردگی، سختشدگی، پوستكلفتی، ب، سختی، تصلب
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INDUCTIVELY
INDUCTIVITY
INDUCTOR
INDUCTORIUM
INDUE
INDUED WITH CHARM
INDULGE
INDULGE IN
INDULGE WITH
INDULGENCE
INDULGENCE IN ONE'S
INDULGENT
INDULGENTLY
INDULT
INDURATE
INDURATION
INDURATIVE
INDUS CIVILIZATION
INDUSIUM
INDUSTRIAL
INDUSTRIAL ACCIDENTS
INDUSTRIAL ACTION
INDUSTRIAL ADVERTISING
INDUSTRIAL AREAS
INDUSTRIAL BIOTECHNOLOGY
INDUSTRIAL BUYING BEHAVIOR
INDUSTRIAL COLLEGE
INDUSTRIAL COMMUNICATION PROTOCOLS
INDUSTRIAL DEMAND
INDUSTRIAL DEVELOPMENT BOND (IDB)
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید