دیکشنری
داستان آبیدیک
inearth
ɪnɑɹθ
فارسی
1
عمومی
::
درخاكنهادن، دفن كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INDUSTRY
INDUSTRY AND TRADE OF RUSSIA
INDUSTRY ATTRACTIVENESS
INDUSTRY AUDIT GUIDES
INDUSTRY AVERAGE
INDUSTRY CLUSTER
INDUSTRY LIFE CYCLE
INDUSTRY PECULIARITIES
INDUSTRY PRACTICE
INDUSTRY PRACTICES
INDUSTRY SEGMENT
INDUSTRY SPECIFIC RULES
INDUSTRY TYPE
INDWELL
INE HORSE
INEARTH
INEBRIANT
INEBRIATE
INEBRIATION
INEBRIETY
INEDIBILITY
INEDIBLE
INEDITED
INEDUCABLE
INEFFABILITY
INEFFABLE
INEFFABLY
INEFFACEABILITY
INEFFACEABLE
INEFFACEABLY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید