دیکشنری
inexpressiveness
ɪnɪkspɹɛsɪvnəs
فارسی
1
عمومی
::
بیحالتی، گنگی، نارسایی، زیاندار نبودن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INEXPIABLY
INEXPLICABILITY
INEXPLICABLE
INEXPLICABLY
INEXPLICIT
INEXPLICITLY
INEXPLICITNESS
INEXPLORABLE
INEXPLOSIVE
INEXPRESSIBILITY
INEXPRESSIBLE
INEXPRESSIBLES
INEXPRESSIBLY
INEXPRESSIVE
INEXPRESSIVELY
INEXPRESSIVENESS
INEXPUGNABLE
INEXTENSIBILITY
INEXTENSIBLE
INEXTENSO
INEXTINCT
INEXTINGUISHABLE
INEXTINGUISHABLY
INEXTREMIS
INEXTRICABLE
INEXTRICABLY
INFALLIBILISM
INFALLIBILIST
INFALLIBILITY
INFALLIBLE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید