infirm

ɪnfɜɹm


فارسی

1 عمومی:: ناتوان‌، نااستوار، ضعیف‌، علیل‌، رنجور

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj VERBS be | become ADV. mentally, physically

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code