دیکشنری
invigorating
ɪnvɪgəɹe͡itɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
قوت دهنده، نیرو بخش، مقوی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INVESTOR HETEROGENEITY
INVESTOR RELATIONS
INVESTOR RELATIONS AND FINANCIAL COMMUNICATION
INVESTOR RELATIONS OFFICERS (IRO)
INVETERACY
INVETERATE
INVETERATELY
INVIABLE
INVICTIVE
INVICTUS
INVIDIOUS
INVIDIOUSLY
INVIGILATE
INVIGILATION
INVIGORATE
INVIGORATING
INVIGORATION
INVINATION
INVINCIBILITY
INVINCIBLE
INVINCIBLY
INVIOLABILITY
INVIOLABLE
INVIOLABLY
INVIOLACY
INVIOLATE
INVIOLATELY
INVIOUS
INVISCATE
INVISCID
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید