دیکشنری
داستان آبیدیک
inwall
ɪnwɔl
فارسی
1
عمومی
::
در دیوار محصور كردن، دیوار گرفتن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
INVOLUNTARY PARTNERSHIP CO
INVOLUNTARY RESETTLEMENT
INVOLUTE
INVOLUTE TYPE
INVOLUTED
INVOLUTION
INVOLVE
INVOLVE IN
INVOLVE WITH
INVOLVED
INVOLVED WITH
INVOLVEMENT
INVULNERABILITY
INVULNERABLE
INVULNERABLY
INWALL
INWARD
INWARD LIGHT
INWARDLY
INWARDS OR INWARD
INWARNESS
INWEAVE
INWIND
INWRAP
INWREATHE
INWROUGHT
INYALA
INYALA INT
IO SLAVE MESSAGING
IOC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید