دیکشنری
irreproachability
ɪɹəpɹot͡ʃəbɪlɪti
فارسی
1
عمومی
::
بیتقصیری، غیر قابلسرزنش بودن، بیگناهی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
IRREMISSIBLY
IRREMOVABILITY
IRREMOVABLE
IRREMOVABLY
IRREPARABLE
IRREPARABLENESS
IRREPARABLY
IRREPEALABLE
IRREPENTANT
IRREPLACEABLE
IRREPLEVIABLE
IRREPLEVISABLE
IRREPREHENSIBLE
IRREPRESSIBLE
IRREPRESSIBLE JOY
IRREPROACHABILITY
IRREPROACHABLE
IRREPROACHABLENESS
IRREPROVABLE
IRREPTITIOUS
IRRESILIENT
IRRESISTIBILITY
IRRESISTIBLE
IRRESISTIBLENESS
IRRESISTIBLY
IRRESOLUBLE
IRRESOLUTE
IRRESOLUTELY
IRRESOLUTION
IRRESOLVABLE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید