دیکشنری
knitting machine
nɪtɪŋ məʃin
فارسی
1
عمومی
::
ماشین كش بافی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
KNIGHT SERVICE
KNIGHTAGE
KNIGHTHOOD
KNIGHTIAN UNCERTAINTY
KNIGHTLY
KNIT
KNIT BROW
KNIT GOODS
KNIT TOGETHER
KNIT TOP
KNITBACK
KNITTED
KNITTED WORK
KNITTER
KNITTING
KNITTING MACHINE
KNITTING NEEDLE
KNITTING PIN
KNITTING SHEATH
KNITWEAR
KNITWORK
KNIVED
KNIVES AND FORKS
KNOB
KNOBBED
KNOBBER
KNOBBINESS
KNOBBLE
KNOBBLER
KNOBBY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید