دیکشنری
داستان آبیدیک
kumiss
kumɪs
فارسی
1
عمومی
::
كومیس، نوشابهای كهتاتارهاازشیرمادی، كومیز، قومیس
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
KRISS KRINGLE
KRONA
KRONE
KRONECKER DELTA
KRYPTO
KS
KSKS
KU KLUX KLAN
KU KLUXER
KUCHEN
KUDER OCCUPATIONAL INTEREST SURVEY
KUDER PREFERENCE RECORD
KUDOS
KUFIC
KULTUR
KUMISS
KUMMEL
KUNYA URGENCH
KURA ARAXES
KURD
KURDISH
KURDISH INHABITED
KURDISTAN
KURGAN
KURGAN CULTURE
KURTOSIS
KUSSMAUL BREATHING
KUWAIT
KUWAIT FOREIGN INVESTMENT BUREAU
KUWAIT FREE TRADE ZONE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید