دیکشنری
laced
le͡ist
فارسی
1
عمومی
::
گلابتوندار، یراقدار، شبكهدار، بنددار، مشبك، بندی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LABURNUM
LABYRINTH
LABYRINTH WEIR
LABYRINTHIAN
LABYRINTHIC
LABYRINTHINE
LABYRINTHODON
LAC
LACCOLITHIC BUTTE
LACCOLITHS
LACE
LACE INTO
LACE UP
LACE WITH
LACE, EYELET
LACED
LACEDMUTTON
LACEMAN
LACERABLE
LACERATE
LACERATED
LACERATION
LACERATIVE
LACERTA
LACERTIAN
LACERTIDAE
LACERTILIAN
LACERTILOID
LACESTAY
LACET
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید