دیکشنری
lachrymation
lækɹɪme͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
جریاناشك، ریزشاشك، اشك ریزی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LACERATION
LACERATIVE
LACERTA
LACERTIAN
LACERTIDAE
LACERTILIAN
LACERTILOID
LACESTAY
LACET
LACEVI
LACHES
LACHRYMA CHRISTI
LACHRYMAL
LACHRYMALGLAND
LACHRYMALS
LACHRYMATION
LACHRYMATOR
LACHRYMATORY
LACHRYMOSE
LACING
LACINIATE
LACINIATED
LACK
LACK FOR
LACK OF FIT
LACK OF MUTUAL UNDERSTANDING
LACK VT
LACKADAISICAL
LACKADAISICALLY
LACKADAISICALNESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید