دیکشنری
داستان آبیدیک
layering
فارسی
1
عمومی
::
لایه بندی، لایهبندی
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LAY THE FINGER ON
LAY TO
LAY TO REST
LAY TO WASTE
LAY TOGETHER
LAY UNDER
LAY UP
LAY WASTE
LAY WASTE TO
LAYER
LAYER CORROSION
LAYER DEFECT
LAYERED
LAYERED ARCHITECTURE
LAYERED CLOUD TO THINGS FRAMEWORK
LAYERING
LAYETTE
LAYING HEN
LAYMAN
LAYOUT
LAYOVER ZONE
LAYSTALL
LAYWOMAN
LAZAR
LAZAR HOUSEK
LAZARET
LAZARETTO
LAZARUS
LAZE
LAZE AWAY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید