lest

lɛst


فارسی

1 عمومی:: شاید، مبادا

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: conj. for fear that: He tiptoed lest we would hear him.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code