داستان آبیدیک

loft

lɑft


فارسی

1 عمومی:: كبوترخانه‌، اط‌اق‌ زیر شیروانی‌، اط‌اق‌ نزدیك‌ سقف‌، انحنای سر چوب گلف

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun floor over a factory or warehouse: He rented a loft to use as his studio. verb propel a ball in a high arc: He will loft the tennis ball over his opponent's head.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code