داستان آبیدیک

loneliness


فارسی

1 عمومی:: غریبی‌، خلوت‌)بودن‌(بیغولگی‌، تنهایی‌، دلتنگی‌، تكی‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 روان شناسی و مشاوره:: احساس تنهایی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. aching, great, intense, terrible, utter | personal VERB + LONELINESS experience, feel, suffer He experienced terrible loneliness after the loss of his wife PHRASES a feeling/sense of loneliness

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code