دیکشنری
mechanically
mɪkænɪkli
فارسی
1
عمومی
::
بطور، بطور مكانیكی، ازرویقاعدهجراثقال یامكانیك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MECHANICAL ENGINEER
MECHANICAL ENGINEERI
MECHANICAL ENGINEERING
MECHANICAL FAILURE
MECHANICAL LANGUAGE
MECHANICAL LOSS
MECHANICAL NOCICEPTOR
MECHANICAL POWERS
MECHANICAL PRESBYCUSIS
MECHANICAL RIGHTS
MECHANICAL TRANSLATION
MECHANICAL TRANSLATOR
MECHANICAL TRANSMISSION
MECHANICAL WEAR
MECHANICALISM
MECHANICALLY
MECHANICALLY RECOVERED MEAT
MECHANICALNESS
MECHANICIAN
MECHANICS
MECHANISM
MECHANISM ARROW
MECHANISM DESIGN
MECHANIZATION
MECHANIZE
MECHANIZED
MECHANIZED DATA
MECHANIZED FORCE
MECHANORECEPTOR
MECHANOSENSORY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید