دیکشنری
داستان آبیدیک
micturition
mɪkt͡ʃəɹɪʃən
فارسی
1
عمومی
::
میلبه( ادرار زیاد، ادرار، شاشیدن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MICROTUBULES
MICROVASCULAR DECOMPRESSION
MICROWATERSHED
MICROWAVE
MICROWAVE HUMIDITY SOUNDER
MICROWAVE HYDRODISTILLATION
MICROWAVE LANDING SYSTEM
MICROWAVE PLASMA
MICROWAVE PLASMA PROCESS
MICROWAVE TEMPERING
MICROWORK
MICROWORKER
MICROZONATION
MICROZYM
MICTURATE
MICTURITION
MID
MID AIR
MID BRAIN
MID FEATHER PADDLE
MID LEVEL MANAGER
MID MOST
MID OCEAN RIDGE
MID QUARTER CHECK IN
MID RANGE
MID RANGE RELATIONSHIP
MID ROLL CTAS
MID SIZE
MIDAFTERNOON DIP
MIDAIR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید