mince

mɪns


فارسی

1 عمومی:: قیمه‌ كردن‌، خردكردن‌، حرف‌ خود، ریز ریز كردن‌، ریزه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb moderate because of politeness: Don't mince your words, say what you mean.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code