داستان آبیدیک

misread

mɪsɹɛd


فارسی

1 عمومی:: غلط‌ خواندن‌، بد خواندن‌، بد ترجمه‌ كردن‌، غلط‌، بد تعبیر كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. completely, totally I had completely misread his intentions. PREP. as I misread ‘Mrs’ as ‘Mr’.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code