دیکشنری
داستان آبیدیک
mosaicist
moze͡iɪkɪst
فارسی
1
عمومی
::
موزائیك كار، موزاییكساز
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MORTGAGOR
MORTICE
MORTICE LOCK
MORTICIAN
MORTIFICATION
MORTIFY
MORTIFYING
MORTISE
MORTISE AND TENON
MORTMAIN
MORTUARY
MORTUARY AFFAIRS
MOSAIC
MOSAIC OF RESPONSIVE ADAPTIVE SYSTEMS
MOSAIC VARIEGATED ANEUPLOIDY
MOSAICIST
MOSATBLE CIRCUIT
MOSCOVADO
MOSCOW
MOSES
MOSES ANTEDATES ZORO
MOSES TEST
MOSEY
MOSIC
MOSIC LAW
MOSLEM
MOSLEMISM
MOSQUE
MOSQUITO
MOSQUITO NET
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید