دیکشنری
muscoid
mʌskɔ͡id
فارسی
1
عمومی
::
خزهمانند، شبهخزه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
MUSCLE CONTRACTION
MUSCLE FAILURE
MUSCLE FIBER
MUSCLE GROUP
MUSCLE IN
MUSCLE MICROTRAUMA
MUSCLE OUT OF
MUSCLE PROTEIN SYNTHESIS
MUSCLE RELAXANT
MUSCLE SYNERGY
MUSCLE TENSION DYSPHONIA
MUSCLE TONE
MUSCLED
MUSCLESS
MUSCLING
MUSCOID
MUSCOLOGIST
MUSCOLOGY
MUSCOVADO
MUSCOVITE
MUSCOVY
MUSCOVY GLASS
MUSCULAR
MUSCULAR DYSTROPHY
MUSCULAR POTENTIAL
MUSCULAR STOMACH
MUSCULAR STRENGTH
MUSCULAR TENSION
MUSCULARITY
MUSCULARLY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید