دیکشنری
needlewoman
nidəlwʊmən
فارسی
1
عمومی
::
زندوزنده، خیاطه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NEEDLE FISH
NEEDLE GUN
NEEDLE IN A HAYSTACK
NEEDLE JET
NEEDLE LACE
NEEDLE PHOBIA
NEEDLE POINT
NEEDLE POINT PLIER
NEEDLE POINT TO SAY
NEEDLE ROLLER BEARING
NEEDLEFUL
NEEDLESS
NEEDLESS TO SAY
NEEDLESSLY
NEEDLESSNESS
NEEDLEWOMAN
NEEDLEWORK
NEEDMENTS
NEEDN'T
NEEDS
NEEDS MUST WHEN THE DEVIL DRIVES
NEEDY
NEELGAI
NEER
NEER A MAN
NE'ER DO WELL
NEER DO WELL OR WELL
NEFARIOUS
NEFARIOUSLY
NEFARIOUSNESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید