دیکشنری
داستان آبیدیک
nonagenerian
nɑne͡id͡ʒənɛɹiən
فارسی
1
عمومی
::
كسی( كهسالشدر میاننود و سد است
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NON UNIFORMITY
NON VALUE ADDED ACTIVITIES
NON VALUE ADDED COST
NON VALUE ADDED OPERATIONS
NON VALUE ADDING
NON VALUE ADDING ACTIVITIES
NON VASCULARISED RETINA
NON VERBAL
NON VERBAL AUTISM
NON VERBAL CUES
NON VISUAL ART
NON VOLUME RELATED DRIVERS
NONACCREDITED INVESTOR
NONAGE
NONAGENARIAN
NONAGENERIAN
NONAGESIMAL
NONAGGRESSIVE CHILDREN
NONAGON
NONALIGNED
NONALIGNMENT
NONARY
NONCANCELABLE LEASE AGREEMENT
NONCASH COMPENSATION
NONCASH EXPENSES
NONCASH TRANSACTIONS
NONCE
NONCE WORD
NONCESSATIONIST
NONCHALANCE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید