دیکشنری
داستان آبیدیک
notifiable
notɪfiəbəl
فارسی
1
عمومی
::
اخطار كردنی، تذكر دادنی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
NOTHING TO SPEAK OF
NOTHING TO WRITE HOME ABOUT
NOTHING UPSTAIRS
NOTHING VENTURE NOTH
NOTHING VENTURED, NOTHING GAINED
NOTHING WAS LEFT OVE
NOTHINGARIAN
NOTHINGNESS
NOTICE
NOTICE AND TAKEDOWN
NOTICE BOARD
NOTICE OF AWARD
NOTICE TO PROCEED
NOTICEABLE
NOTICEABLY
NOTIFIABLE
NOTIFICATION
NOTIFICATION DATE
NOTIFICATION PANEL
NOTIFIER
NOTIFY
NOTIFY ABOUT
NOTIFY OF
NOTION
NOTION OF ART
NOTION OF INTEGRITY
NOTIONAL
NOTIONAL AMOUNT
NOTIONAL PROFIT
NOTIONALIST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید