دیکشنری
داستان آبیدیک
oblieration
əbla͡iəɹe͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
محو، حك، ستردگی، امحا، پاكسازی، بطلان، نسخ
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OBJECTIVENESS
OBJECTIVES
OBJECTIVES AND KEY RESULTS (OKR )
OBJECTIVISM
OBJECTIVITY
OBJECTLESS
OBJECTOR
OBJECTS
OBJET PETIT A
OBJURGATE
OBJURGATION
OBJURGATORY
OBLATE
OBLATION
OBLATORY
OBLIERATION
OBLIGATE
OBLIGATE ANAEROBIC
OBLIGATE PARASITE
OBLIGATE TO
OBLIGATED
OBLIGATION
OBLIGATION BOND
OBLIGATIONS
OBLIGATORIFICATION
OBLIGATORY
OBLIGE
OBLIGE BY
OBLIGE TO
OBLIGE WITH
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید