دیکشنری
داستان آبیدیک
observantion
əbzɜɹvənʃən
فارسی
1
عمومی
::
مشاهده، نظاره، دیبانی، دید، نگاه، معاینه، تفسیر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OBSCURE
OBSCURELY
OBSCURITY
OBSECRATION
OBSEQUIAL
OBSEQUIES
OBSEQUIOUS
OBSEQUIOUSLY
OBSEQUIOUSNESS
OBSEQUY
OBSERVABLE
OBSERVANCE
OBSERVANCY
OBSERVANDUM
OBSERVANT
OBSERVANTION
OBSERVANTLY
OBSERVATION
OBSERVATION CLOUD PLATFORM
OBSERVATION ERROR
OBSERVATION WELL
OBSERVATIONAL
OBSERVATIONAL STUDY
OBSERVATIONS
OBSERVATORY
OBSERVE
OBSERVER
OBSERVER SELF
OBSERVINGLY
OBSESS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید