دیکشنری
داستان آبیدیک
opportuneness
ɑpəɹtunnɛs
فارسی
1
عمومی
::
مورد مناسب، بحایی، موقعیت، بجا بودن، موقعبودن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OPIUM SOMOKING PIP
OPIUMISM
OPOBALSAM
OPODELDOC
OPOPANAX
OPORD
OPORTO
OPOSSUM
OPPIDAN
OPPILATE
OPPILATION
OPPONENCY
OPPONENT
OPPORTUNE
OPPORTUNELY
OPPORTUNENESS
OPPORTUNISM
OPPORTUNIST
OPPORTUNISTIC BEHAVIOUR
OPPORTUNISTIC EARNINGS MANAGEMENT
OPPORTUNISTIC PATHOGEN
OPPORTUNITY
OPPORTUNITY COST
OPPORTUNITY KNOCKS BUT ONCE
OPPORTUNITY MAKES A THIEF
OPPOSABILITY
OPPOSABLE
OPPOSE
OPPOSED
OPPOSED BLADE DAMPER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید