دیکشنری
optimistically
ɑptəmɪstɪkli
فارسی
1
عمومی
::
خوشبینانه، از روینیكبینی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OPTICS SYSTEM
OPTIMAL
OPTIMAL ASSET PORTFOLIO
OPTIMAL LAG NUMBER
OPTIMAL PH VALUE
OPTIMAL POWER DISTRIBUTION
OPTIMAL REACTIVE POWER DISPATCH
OPTIMAL RELATIONAL ENVIRONMENT
OPTIMAL RESIDUAL NETWORK
OPTIMAL SPACING
OPTIMALITY
OPTIMATES
OPTIMISM
OPTIMIST
OPTIMISTIC
OPTIMISTICALLY
OPTIMIZATION
OPTIMIZATION DIMENSION
OPTIMIZATION EQUILIBRIUM
OPTIMIZE
OPTIMIZED
OPTIMIZED LINK STATE ROUTING (OLSR)
OPTIMIZING AGENTS
OPTIMM PROGRAMMING
OPTIMOMIZATION
OPTIMUM
OPTIMUM CENTRE WAVELENGTH
OPTIMUM CODE
OPTIMUM CODING
OPTION
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید