دیکشنری
ornithomancy
ɔɹniθomənsi
فارسی
1
عمومی
::
تطیر، تفالبا پرنده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ORNARY
ORNATE
ORNATELY
ORNATENESS
ORNERY
ORNIS
ORNITHIC
ORNITHIC FOSSILS
ORNITHICKNITE
ORNITHOGRAPHY
ORNITHOID
ORNITHOLOGIC
ORNITHOLOGICAL
ORNITHOLOGIST
ORNITHOLOGY
ORNITHOMANCY
ORNITHOPHILOUS
ORNITHOPOD
ORNITHOPTER
ORNITHOSCOPY
OROGENESIS
OROGENY
OROGRAPHIC
OROGRAPHY
OROHIPPUS
OROIDE
OROLOGICAL
OROLOGIST
OROLOGY
OROPKARYNEX
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید