دیکشنری
داستان آبیدیک
orthodromy
ɔɹθədɹomi
فارسی
1
عمومی
::
كشتیرانیدر دایرهبزرگ، درست كشتی رانی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ORRERY
ORRIS
ORRIS ROOT
ORT
ORTENSIAES
ORTHOCEPHALIC
ORTHOCHROMATIC
ORTHODONTIA
ORTHODONTIC TREATMENT
ORTHODONTICS
ORTHODOX
ORTHODOX IMAGO PRACTICE
ORTHODOXLY
ORTHODOXY
ORTHODROMICS
ORTHODROMY
ORTHOEPIC
ORTHOEPIST
ORTHOEPY
ORTHOGENESIS
ORTHOGNATHOUS
ORTHOGONAL
ORTHOGONAL FACTOR ANALYSIS
ORTHOGONAL MATRIX
ORTHOGONAL POLYNOMIAL
ORTHOGONAL SET
ORTHOGONALITY CONDITION
ORTHOGRADE
ORTHOGRAPHER
ORTHOGRAPHIC
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید