دیکشنری
داستان آبیدیک
outpart
a͡ʊtpɑɹt
فارسی
1
عمومی
::
قسمتبیرونییا دوردست
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OUTLINES
OUTLIVE
OUTLOOK
OUTLYING
OUTLYING VALUE
OUTMANEUVER
OUTMANOEUVRE
OUTMARCH
OUTMATCH
OUTMODE
OUTMODED
OUTMOST
OUTNESS
OUTNUMBER
OUTPACE
OUTPART
OUTPATIENT
OUTPATIENT GROUP
OUTPATIENT SURGERY
OUTPENSIONER
OUTPLAY
OUTPOINT
OUTPOST
OUTPOUR
OUTPOURING
OUTPOURINGS
OUTPUT
OUTPUT DATA
OUTPUT AREA
OUTPUT BUFFER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید