overwind

ovəɹwɪnd


فارسی

1 عمومی:: زیاد پیچیدن‌، بیش‌ از اندازه‌كوك‌كردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code