دیکشنری
داستان آبیدیک
parching
pɑɹt͡ʃɪŋ
فارسی
1
عمومی
::
خشكاننده، سوزان، سوزاننده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PARBUCKLE
PARCAE
PARCEL
PARCEL GILT
PARCEL OUT
PARCEL PAPER
PARCEL POST
PARCEL UP
PARCELLING
PARCENARY
PARCENER
PARCH
PARCHED CORN
PARCHED WITH THIRST
PARCHEDNESS
PARCHING
PARCHMENT
PARCHMENT PAPER
PARCHMENTY
PARCLOSE OR PER
PARDI
PARDIE
PARDNER
PARDOABLE
PARDON
PARDON FOR
PARDON ME FOR BEING
PARDON ME FOR LIVING
PARDON MY FRENCH
PARDONABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید