دیکشنری
داستان آبیدیک
particianship
pɑɹtɪʃənʃɪp
فارسی
1
عمومی
::
نجیبزادگی، بزرگمنشی، شرافت، اصالت، بزرگزادگی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PARTIAL UPDATE
PARTIAL YEAR
PARTIALIST
PARTIALITY
PARTIALLY CERTIFIED
PARTIALLY COMPLETE JOINT
PARTIALLY DEFINED
PARTIALLY EDENTULOUS PATIENT
PARTIALLY HYDROGENATED VEGETABLE FATS
PARTIALLY ORDERED
PARTIALLY PENETRATING WELL
PARTIALLY SIGHTED
PARTIALLY TRUE
PARTIBILITY
PARTIBLE
PARTICIANSHIP
PARTICIPABLE
PARTICIPANT
PARTICIPANT OBSERVATION
PARTICIPATE
PARTICIPATING
PARTICIPATING BUDGETING
PARTICIPATING CERTIFICATE
PARTICIPATING CLAUSE
PARTICIPATION
PARTICIPATIVE
PARTICIPATIVE LEADERSHIP
PARTICIPATIVE MANAGEMENT
PARTICIPATOR
PARTICIPATORY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید