دیکشنری
داستان آبیدیک
passably
pæsəbli
فارسی
1
عمومی
::
چنانكهبتوانپذیرفت، بطور میانه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PASS SENTENCE ON
PASS THE BUCK
PASS THE HAT
PASS THE TIME
PASS THE TIME OF DAY
PASS THE TORCH
PASS THROUGH
PASS THROUGH MIND
PASS THROUGH ONE'S MIND
PASS TO
PASS UNDER
PASS UP
PASS WITH FLYING COLORS
PASS WITH WITH FLYING COLORS
PASSABLE
PASSABLY
PASSAGE
PASSAGE AT ARMS
PASSAGE MONEY
PASSAGE OF ARMS
PASSAGE OF FIRE
PASSAGE OF TIME
PASSAGE OF TITLE
PASSAGE WAY
PASSAGEWAY
PASSANT
PASSBAND
PASSBOOK
PASSDER BY
PASSE PARTOUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید