دیکشنری
passder by
pæsdəɹ ba͡i
فارسی
1
عمومی
::
راهگذر، عابر، رهگذر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PASS WITH WITH FLYING COLORS
PASSABLE
PASSABLY
PASSAGE
PASSAGE AT ARMS
PASSAGE MONEY
PASSAGE OF ARMS
PASSAGE OF FIRE
PASSAGE OF TIME
PASSAGE OF TITLE
PASSAGE WAY
PASSAGEWAY
PASSANT
PASSBAND
PASSBOOK
PASSDER BY
PASSE PARTOUT
PASSEL
PASSEMENTERIE
PASSENGER
PASSENGER CAR
PASSENGER PIGEON
PASSENGER RESOLUTION
PASSENGER ROPEWAY
PASSENGER SHIP
PASSENGER VEHICLES
PASSER
PASSERBY
PASSERINE
PASSES
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید