دیکشنری
داستان آبیدیک
passover
pæsovəɹ
فارسی
1
عمومی
::
عیدفصح، فصح، عید فطیر، قربانیفصح
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PASSIVE OBEDIENCE
PASSIVE PARTICPIAL A
PASSIVE PEER
PASSIVE RESISTANCE
PASSIVE SCALAR
PASSIVE SKILLS
PASSIVE SODOMY
PASSIVE UPLINK COMMUNICATOR
PASSIVE DEFENSE
PASSIVELY
PASSIVENESS
PASSIVISM
PASSIVITY
PASSIVIZATION
PASSKEY
PASSOVER
PASSPORT
PASSPORT OF RESIDENC
PASSPORT TO
PASSTHROUGH TESTING
PASSWORD
PASSWORD CONTROL
PAST
PAST AND CURRENT SAFEGUARDING MEASURES
PAST CARING
PAST FAULT DATA
PAST MASTER
PAST MASTER AT
PAST ONE'S PRIME
PAST PARTICIPLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید