peddle

pɛdəl


فارسی

1 عمومی:: ط‌وافی‌ كردن‌، دوره‌ گردی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to travel about selling wares: He would peddle goods from door to door.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code